آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که فیش مرا بر ملا کنند ؟
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
آن زیر میزها چه به خلق خدا کنند
- ۰ نظر
- ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۶
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که فیش مرا بر ملا کنند ؟
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
آن زیر میزها چه به خلق خدا کنند
پایی که در مسیر شما راه می رود
انگار در بهشت خدا راه می رود
گامی که رو به حضرتتان باز می شود
همگام کاروان عزا راه می رود
آقا تو قبله گاه شدی ، زائرت کنون
در کوی عشق ، کوی منا راه می رود
راه می افتم بیایم از نجف تا کربلا
شوق ، از سر تا به پایم از نجف تا کربلا
اربعین می آیم آقا تا بگویم بارها :
( با وفایم با وفایم ) از نجف تا کربلا
نذر کردم چشمهایم را برایت گریه کردم
روز و شب نالیده ام در روضه هایت گریه کردم
داغ بر جانم نشست این داغ مرهم هم ندارد
هر محرم تازه می گردد عزایت گریه کردم
دارد کسی به خاطر من درد می کشد
تاوان آنچه بر سرم آورد می کشد
یک عمر ، من به یاد کسی داد می زدم
حالا فغان و ناله برگرد ، می کشد
در لحظه سرنوشت سازی هستیم
در نقطه پایانی بازی هستیم
تحریم ظهور تو اگر لغو شود
دیگر به خدا همیشه راضی هستیم
انگار بعدازظهر در آدینه جمع اند
غمها که بی اندازه در این سینه جمع اند
این بار اما جور دیگر غصه دارم
این ابرها باغصه ای دیرینه جمع اند
من بی هنرم بیا هنرمندم کن
در محضر عشق دست و پا بندم کن
من سستی و کوتاهی خود می دانم
محکم ، سر پا ، کوه دماوندم کن